تقدیم به مردمان صلح دوست سرزمینم 

حماسه اصغر فرهادی برای تقدیم لبخند وغروربه صبح دوشنه زمستانی ایرانی ها

غرور:نامش همین است همین حسی که در دوشنبه ایرانی های زیادی را بیدار نگه داشت تا این حس ناب راتجربه کنند وبعد از مدت ها در ساعات اولیه صبح دوشنبه وقتی خورشید بیرون امد با لبخند وارامش صبح را شروع کنند غرور نامش همین است همین حسی که باعث شد تا درلحظه عجیب وپراسترس فوکوس دوربین ها روی چهره اصغر فرهادی دل در دل ایرانی ها نباشد واز فاصله هزاران کیلومتری انرزی بفرستند که خدایا همین یکی را سهم ما بکن برای همین است که وقتی نام جدایی نادر از سیمین را به زبان انگلیسی صریح وروان ترجمه میشود aseprationجای هزاران ایرانی در هتل هیلتون بورلی هیلز خالی است تا فریادی ازخوشحالی بزنندوبا اشک شوق وتشویق بی وقفع اصغر فرهادی را روی سن ببرند غرور نامش همین است همین حسی که درکسری از ثاتیه زیر پوستمان دوید وبرای چنذثانیه یادمان رفت که باید حواسمان به تصویرباشد واینکه چظور اصغر فرهادی جمعی از ستارگان هالیوود را پشت سر میگذارد و وقتی به خودمان امدیم دیدیم فرهادی از مردم سرزمینش میگوید ودوستداشتنی بودن ایرانی ها غرور نامش همین است همین لذت ناب تقسیم پیروزی فرهادی با تک مردمانی که که دریک صبح زمستانی بیدار ماندند تا سپیده بزند واتفاقی مهم در عین خوشی وسربلندی وارامش به تاریخ این سرزمین اضافه شود اتفاقی که جادوی سینماست وجادوی فیلمسازی به نام اصغر فرهادی

اصغر فرهادی گوشه سمت راست هتل هیلتون دست پشت سر جودی فاستر نشسته بود تنها همراه همزبانش پیمان معادی بود وبجزاو مدیر پخش فیلمش در امریکا اورا همراهی میکرد خونسردی فرهادی ازهمان زمانی که دوربین روی چهره فاستر زوم شد معلوم بود از میان تمام تماشاگران این مراسم تنها ایرانی ها بودند که به لبخن فرهادی نگاه میکردند . خیلی ها از ته دل بدوبیراهی نثار کارگردان مراسم کردند که کاری به کار فرهادی نداشت وغرق در چهره ها وستاره های هالیوود بود اما برای ایرانی ها همان یک سکانس کافی بود تا لذت حضور مردی از سرزمین خودشان در یکی از بیگانه ترین ومهمترین مراسم دنیارا بچشند وامیدوار باشند تا ساعتی دیگر ان تندیس عجیب به دست اوبرسد بعد این سکان دیگر خبری از فرهادی نبود در عوض مراسم محو جلا وجبروت ستارگان هالیوودمثل جانی دپ جرج کلونی نیکول کیدمن برد پیت انجلیناجولی ناتالی پورت مریل استریپ و....بود وجای تدوینگران وکارگردانان رسانه ملی خالی بود تا با زوم های چند دقیقه ای ظولانی  روی تنها چهره مهم مراسم دل ایرانی  هارا شادکنند اماچه فایده کل این مراسم به بهانه همین جمع شدن رسانه های هالیووودی دور هم بود وهیچکس به اندازه فرهادی حواسش به دل تماشاگ

ران ایرانی ودلهره اش نبود.                                                                                                     

اصغر فرهادی حواسش به تماشاگران اییافت رانی بود تنها مردی که در شب زمستانی گلدن گلوپ خوب مبدانست که هزارن هزار نفر را در فاصله ای نجومی بیدار نگه داشته است وبرای همین بود که وقتی جایزه اش را از خواننده وحالا فیلمساز هالیوودی دریافت کردخطاب به تمامی حاظران در سالن وتمای کسانیکه اورا نگاه میکردند از اهمیت این تماشاگران گفت :وقتی به اینجا می امدم داشتم فکر میکردم چه بگویم خواستم از  جمله ها وپدرومادرم تشکر کنم از همسر مهربانم از فرزندانم اما اینجا میخواهم از مردمحرف یزنم انها مردم واقعا صلح طلبی هستند حرف های فرهادی که تمام شد اهالی برنامه رفتند سراغ برنامه هایشان سراغ اینکه مارتین اسکورسیزی وودی الن مورگیه فریمن جورج کلونی و....دست بزنند. اما به فاصله زیادی از انها ایرانی ها در هرجای دنیا به تنهانقطه اتصالی شبانگاهی فضای مجاز پناه بردند سایت های مختلف اجتماعی وبلاگهای شخصی و...پر شدند ازجمله ها و حرف های خوب دوستی نوشت بعداز مدتها گریه کردم گفتم همه گریه کردیم .

مراسم گلدن گلوپ راس ساعت 4.30 به وقت ایران شروع شد و راس ساعت هفت ونیم هم تمام شد درتمام این سه ساعت خیلی از ایرانی ها بیدار بودندتا ان لحظه ناب وغرور انگیز را از دست ندهند مووغف هم شدند گلدن گلوپ 2012 در قسمت فیلم خارجی به ایرانی ها رسید لحظه ثبت این واقعه برای خیلی ها شبیه گل خداد عزیزی یه تیم استرالیا وشکتن رکورد 24 ساله تیم فوتبال ایران برای حظوردرجام جهانی بود انگار تاریخ برای خوشحال کردندایرانی ها به 14 سال وقت احتیاج داشت وبچرخدوبچخد وغریه این فال ربه نام سینماگری زده شد که دران دوران جوانی تازه کار بودکه سریالی پرمخاطب ساخته بود ودر پی گرفتن میین مجوز ساخت سریالی دیگر پله های جام جم را بالا پایین میکرد فرهادی 14 سال زمان نیاز داشت تا خود را ازپله های جام جم بالا بکشد وبه سینما برسد وچهار فیلم بسازد ودر پنجمی کاری کند کارستان و.

یک ماته دیگر همین شب بیداری ما ایرانی ها همین دل دل کردنهای دم صبح همین فوکوس دوربین روی چهره فرهادی و...دوباره تکرار میشود یک ماه دیگر ما منتظریم جایزه اسکار به فرهادی برسد یک ماه دیگر دوباره ما همین شب بیداران مظطرب ونگرانیم از دیدین ستاره های هالیوود حرص میخوریم وهی دلمان میخواهد فرهادی را ببینیم وهی نامش را بشنویم وهی خوشحالتر شویماما ما تماشاگران مظطزب که فرهادی دوسستداشتنی میخواندمان در ان شب عجیب یک تفاوت بزرگ با گلدن گلوپ داریم ما سر بلند هستیم در ان لحظات خوب میدانیم کارگردانمان سربلندمان کرده وبا غروری دوست داشتنی منتظر ان لحظه ناب هستیم

                                                   گلدن گلوب به جز فرهادی چه چیز یادمان داد

حالا درست است که فرهادی جایزه گلدن گلوپ را برده است اما این دلیل نمیشود ما بعد از دیدن این مراسم .کشف مشکلات این مراسم سکوت کنیم وحرفی نزنیم چون ما در ایران یک جشنواره فیلم فجر داریم که برای اولینبار فرهادی جایزه خود را ازاین جشنواره دریافت کرد وبرای حفظ ابروی کارگردان که شده ما از گلدون گلوپ انتقاد میکنیم

مراسم خوب مراسمی هست که حد اقل با نیمساعت تاخیر انجام شود وحداقل با یکساعت تاخیرتمام شود اینکه مراسم دریکساعت شروع شود ویکساعت تمام شود از بی اهمیتی مراسم خبر میکند

مراسم خوب مراسمی است که برندگان جایزه را کمی سرکار بگذارند یکمقدار هوش وخلاقیت هم خوب چیزی است یعنی چه که اسم هرکس که خوانده میشود خیلی راحت از بین جمعیت میرود روی سن برنده باید راه سن را گم کند یا هم کمی خودش برای رسیدن به جایزه اش تلاش کند وسرکار بماند تا همگان بدانند جایزه به همین راحتی داده نمیشود

مراسم خوب مراسمی است که تکلیف جایزه دهندگان در ان معلوم نباشد ارگفر تکلیف مجری هم معلوم نبود دیگر چه بهتریعنی تا نیمساعت قبل از برنامه نباید تکلیف این نقش ها مشخص باشد اینطوری کلاس کار بیشتر است و همه متوجه اهمیت این موضوع میشوند.

مراسم خوب مراسمی است که برندگان جایزه قبلا از یک جایی لورفته باشند اگر عده ای بدانند برندگان جایزه چه کسانی هستند به برندگان میگویند تا خودشان را اماده کنند تا جلوی دوربین خودشان را بگیرند.

مراسم خوب مراسمی است که چند صندلی کمتر بگذارنند تا مهمانه که امدند چند نفر از استارها مجبور شومد کنار دیواری جایی بیاستند تا خاکی بودن اهالی سینما در چشم همگان فرورود

منبع:مجله چلچراغ